بیانات اخلاقی استاد احمد عابدی درباره
غضب یا خشم (جلسه پنجم)، حلم و کظم غیظ
انسان، در حال خشم کنترلی بر خود ندارد
چهارشنبه ۳۰ آذرماه ۱۴۰۱، حرم مطهر حضرت معصومه سلام ﷲ علیها
- خشم شأن انسان را پایین می آورد
- گناهانی که نتیجه خشم هستند
- خشم مادر گناهان
- وجه مشترک غضب و شرابخواری
- انسان، در حال خشم کنترلی بر خود ندارد
- راههای کنترل خشم
- فرق حلم و کظم غیظ
در میان اشعار عربی، در شعری آمده است:
مردی را سگ گاز گرفته پایش را زخمی کرد طوری که در خانه بستری شد و پایش خیلی درد میکرد.
دخترش پرسید: «بابا آخه یک سگ تو رو گاز گرفت و تو هیچ کاری نکردی؟»
مرد به دخترش گفت: یعنی من هم با دندانهایم سگ را گاز میگرفتم؟! … هم دهان خودم را نجس کرده هم پای سگ را در دهان خود میکردم؟! … سگ عصبانی شده و با خشم مرا گاز گرفت، شأن من بالاتر از آن است که بخواهم سگ را گاز بگیرم.
کسی که عصبانی میشود، به یکی توهین میکند در مقابل اگر فردی که به او توهین شده، او هم برگرد توهین کند یا ناسزا بگوید مثل این است که سگ کسی را گاز گرفته او هم برگردد سگ را گاز بگیرد.
و هیچ آدم عاقلی این کار را نمیکند.
انسان باید خود را بالاتر از آن بداند که وقتی کسی عصبانی شده به او توهین کرد او هم برگردد توهین کند.
بدترین گناهان، در حالت غضب اتفاق میافتد
میگویند اگر یک آدمی بداند که خودش در حالت عصبانیت چکار میکند، هیچوقت عصبانی نمیشود.
هیچ گناهی بدتر از آدم کشتن نیست. قذف، نسبت ناروا، نسبت حرامزادگی و اینگونه چیزها را به کسی نسبت دادن از بدترین گناهان است، کفر گفتن از بدترین گناهان است. و همه این گناهان، مال حالت غضب است.
کی انسان آدم بیگناهی را میکشد وقتی غضب کرده، کی فحشهای رکیک میدهد موقع عصبانیت، کی مثلا فرض کنید که به خدا کفر میگوید یا به دین توهین میکند؟ در حالت عصبانیت.
در روایات غضب را با شراب خواری کنار هم ذکر کرده، برخی فرموده که شراب خواری بدترین گناهان است و بزرگترین گناهان در حالت شراب خواری است و بعضی از روایات فرموده بدترین گناهان در حال غضب است. مشترک بین شراب خواری و غضب این است که در هر دو صورت عقل شخص سرجایش نیست و عقلش بر او کنترل ندارد.
آدمی که شراب خورده عقل او سرجایش نیست هر جنایتی انجام میدهد و کسی هم که غضب میکند همینطور.
ذکر یک حادثه واقعی
در همین شهر قم، چند سال پیش دو نفر دم در یک مغازه خیاطی دعوایشان شد. این خیاط صاحب مغازه کسی بود که هر وقت امام جماعت مسجد نمیآمد او امام جماعت میشد و مردم نمازشان را به او اقتدا میکردند.
این آقا که امام جماعت میشد، وقتی دید دم مغازهاش دو نفر دعوا میکنند در حالیکه قیچی خیاطی دستش بود آمد بیرون که آنها را جدا کند، خودش هم درگیر شد. وسط دعوا، شخصی فحشی به خیاط داد یا هولش داد، او هم قیچی که دستش بود را گذاشت گردن آن شخص و رگش را برید و آن فرد کشته شد.
سه روز بعد، خیاط را که امام جماعت میشد دم همین مغازه به دار آویختند بخاطر چی؟ بخاطر اینکه لحظهای عصبانی شد و کاری انجام داد که نباید. انسان در حالت غضب کنترل برخودش ندارد و از اینگونه گناهان انجام میدهد.
راهکار عصبانی نشدن
برای اینکه انسان غضب نکند دو راهکار وجود دارد اولی راه حلم است و راه دوم کظم غیظ.
حلم یعنی اینکه کاری بکنیم عصبانی نشویم
کظم غیظ یعنی اینکه اگر عصبانی شدیم عصبانیت خود را فرو بنشانیم
فرق بین حلم با کظم غیظ در این است که حلم دفع غضب است و کظم غیظ، رفع غضب است.
به عبارت دیگر مثلا یک وقت میگوییم شخصی عادل است یک وقت میگوییم فلانی تائب است توبه کرده است
عادل یعنی اینکه یک حالتی دارد که اصلا گناه نمیکند به این خاطر عادل است. یه وقت میگوییم یک آدمی تائب است یعنی اینکه گناه کرده اما توبه میکند پاکش میکند از بین میبرد
توبه رفع گناه است ولی عدالت دفع گناه است و مسلم حلم از کظم غیظ بالاتر است
معنای حلم این است که آدم اصلا غضب نکند، خشم نداشته باشد وحلم راههایی دارد.
یکی از راههایش این است که کتاب مطالعه کند دربارهٔ زندگی علمایی که عصبانی نمیشدند
کتاب هم هست درباره علمایی که عصبانی میشدند، در کتاب است که مثلا فلان آقا وقتی یک نفر اشکال میکرد به قدری عصبانی میشد که از منبر میآمد پایین با عصا دو تا میزد به این آقا که اشکال کرده دوباره میرفت بالا.
این آدم اگر لحظهای کار خودش را ببینید به خودش میخندد و میگوید چه کار زشتی است.
کتابهایی است درباره اشخاص دارای کظم غیظ که وقتی که عصبانی میشوند چه کار میکنند، آدمهایی که حلم دارند چطوریاند.
در روایات هست که اگر حلم ندارید تحلم داشته باشید
تحلم در واقع همان کظم غیظ است. کظم غیظ معنیاش این است که اگر انسان عصبانی شد بتواند خود را کنترل کند
عالمی بود که میگفت که هیچ کس نمیتواند مرا عصبانی کند این جور آدمها چقدر آدمهای خوب بودند
مکرر عرض کردم خدمتتان پیغمبرخدا صلی ﷲ علیه و آله نه همسر داشت، یک زن شهری و یک زن روستایی است. یکی از همسرانش باسواد و دیگری بیسواد است. یکی پولدار و آن دیگری بیپول است. یکیشان شوهر قبلی داشته و دیگری نداشت. یکی زن بچه داشت و دیگری بچه نداشت.
شخصی که نه زن اینطوری دارد، آیا این خانمها در خانه دعوا نمیکنند؟
یکی از همسران پیامبر به ایشان گفت: (نعوذبﷲ نعوذبﷲ) اتزعم انک رسول ﷲ: تو خیال میکنی که پیغمبرهستی؟
یعنی حتی پیغمبری پیامبر را هم زیر سوال میبرد. ولی یک بار نشد که پیامبر عصبانی شود
گاهی مثلا چیزی به پیغمبر میگفتندکه چهره مبارک ایشان سرخ میشد اما نه بخاطر خودش.
هروقت پیغمبر صل ﷲ علیه و آله میخواست از خانه بیرون برود یک تعریفی از حضرت خدیجه (سلام ﷲ علیها) میکرد یکی از همسران پیغمبر هم جوش میکرد و توهین و فحش میداد. چهره حضرت پیامبر سرخ میشد.
چهره مبارک ایشان سرخ میشد به این خاطر که میگفت چرا به کس دیگر توهین کردی؟
موقعی که همین زن به پیامبر توهین نموده و میگفت تو پیغمبر نیستی و… چهره پیامبر سرخ نمیشد اما وقتی که همین زن به یک بانوی دیگر توهین میکرد پیغمبر سرخ میشد.
یعنی خشم رسول ﷲ صلی ﷲ علیه و آله بخاطر مردم بود نه بخاطر خودش وهمین درست است
درست آن است که اگر کسی به ما توهین کرد، اگر شخصی حرف زشتی زد، کسی نسبت ناروا داد، کسی حق ما را ضایع کرد، عصبانیت ندارد اما اگر کسی به شخص دیگر متعرض میشود این جا باید از مظلوم دفاع بکنیم.