بیانات اخلاقی استاد احمد عابدی درباره

عفو و گذشت، راهی برای بلندی همت؛ سیره بزرگان در برخورد با دشمنان

چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۴، حرم مطهر حضرت معصومه سلام ﷲ علیها

❋ ❋ ❋
  • عفو و گذشت؛ راهی برای بلندی همت
  • شعری درباره عفو و گذشت
  • سیره بزرگان در برخورد با دشمنان
❋ ❋ ❋
عفو و گذشت؛ راهی برای بلندی همت

یکی از راه‌های بلندهمتی، عفو و گذشت است.  انسان -مثلاً فرض کنید- نسبت به دیگران خودش را طلبکار نداند. قبلاً عرض کرده بودم؛ گفتم که جوانمرد کیست؟ عادل کیست؟ هرکسی که روز قیامت -مثلاً فرض کنید- [دیدید] به مردم ظلم نکرده است و مردم دامنش را نمی‌گیرند، این را عادل می‌گویند.  ولی هرکسی که روز قیامت دامن مردم را نمی‌گیرد، یعنی به کسی نمی‌گوید من طلبکار شما هستم، این را جوانمرد می‌گویند؛ این را انسان بزرگ می‌گویند.

انسان عادل آن است که به مردم ظلم نمی‌کند؛  انسان جوانمرد آن کسی است که از دیگرانی که به او ظلم کردند، می‌گذرد.  روایتی هست از رسول خدا (صلی ﷲ علیه و آله) که می‌فرماید:   «مَا زَادَ اللَّهُ عَبْداً بِعَفْوٍ إِلَّا عِزّاً». حال [اگر] عبارت حدیث شاید مشکل داشته باشد، ولی معنایش روشن است:  انسان با عفو و با گذشت، عزتش زیاد می‌شود.

معنای عفو این است: انسانی که طلبی دارد، از طلب خودش صرف‌نظر کند. انسان به مردم احسان کند، تفضّل کند؛ این را عفوی می‌گویند که موجب بزرگی است. «إِسْقَاطُ حَقِّکَ جُوداً وَ کَرَماً وَ تَفَضُّلًا وَ إِحْسَاناً»؛ انسان حق خودش را از گردن دیگران ساقط کند. حدیث دیگری هست که:   «مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ»؛ هرکسی به‌خاطر خدا خودش را پایین بیاورد، خدا او را بالا می‌برد. هرکسی هم که بخواهد خودش را بالا ببرد، خدا او را پایین می‌آورد.  یعنی یکی از راه‌های عظمت، بزرگی و بالا رفتن این است که انسان خودش را در برابر دیگران پایین بیاورد.

سیره بزرگان در برخورد با دشمنان

شعری هست، این شعر را نوشتم:

«لَمَّا عَفَوْتُ وَ لَمْ أَحْقِدْ عَلَی أَحَدٍ *** أَرَحْتُ نَفْسِی مِنْ ظُلْمِ الْعَدَاوَاتِ»

البته این شعر را جور دیگر هم می‌شود خواند:   «أَرَاحَتْ نَفْسِی»؛ این‌گونه هم درست است. می‌گوید:  من وقتی عفو کردم، وقتی گذشتم،   «وَ لَمْ أَحْقِدْ عَلَی أَحَدٍ»  حقد یا کینه نسبت به مردم به دل نگرفتم، از ظلم مردم راحت شدم.  یعنی وقتی من عفو کردم، وقتی حقد و کینه را کنار گذاشتم، از ظلم مردم راحت شدم.

«إِنِّی أُحَیِّی عَدُوِّی عِنْدَ رُؤْیَتِهِ *** لِأَدْفَعَ الشَّرَّ عَنِّی بِالتَّحِیَّاتِ»

من دشمن خودم را که می‌بینم، خیلی از او تعریف می‌کنم، به او تحیت می‌گویم، «سَلامٌ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّه»  به او می‌گویم، «فدایت شوم» به او می‌گویم.   «أُحَیِّی عَدُوِّی»  به دشمن خودم تحیت می‌گویم، «عِنْدَ رُؤْیَتِهِ» وقتی او را می‌بینم؛ «لِأَدْفَعَ الشَّرَّ عَنِّی»  تا اینکه شر را از خودم کم کنم؛   «بِالتَّحِیَّاتِ»  با تعریف کردن از دشمن، شر او را از سر خودم کم می‌کنم.

«وَ أُظْهِرُ الْبِشْرَ لِلْإِنْسَانِ أَبْغَضُهُ *** کَأَنَّهُ قَدْ حَشَی قَلْبِی مَوَدَّاتِ»

انسانی را که بغضش را دارم، وقتی نگاهش می‌کنم لبخند هم به او می‌زنم. «وَ أُظْهِرُ الْبِشْرَ» اظهار بشاشت و خوبی می‌کنم  «لِلْإِنْسَانِ أَبْغَضُهُ»؛   «کَأَنَّهُ قَدْ حَشَی قَلْبِی مَوَدَّاتِ»؛ گویا اصلاً مودّتش در دل من است؛ در حالی که او دشمن من است، او دارد مرا اذیت می‌کند، ولی من اظهار خوبی و محبت می‌کنم.

می‌گویند که آسید ابوالحسن اصفهانی می‌گفت:  من به دو نفر پول می‌دهم: یکی به کسی که دستم را بگیرد، به یکی هم پول می‌دهم که پایم را نگیرد. یعنی بعضی وقت‌ها برای همین پول می‌دهد که کسی پایش را نگیرد.  انسان بزرگ آدمی است که حتی به دشمن خودش در ظاهر احترام می‌گذارد تا از شر او خلاصی پیدا کند. کسی هم که به او ظلم کرده، از ظلم او صرف‌نظر می‌کند تا آن دشمن دیگر بیشتر ظلم نکند.  این یک نکته؛ همین مقدار بس است.

❋ ❋ ❋
نکات مهم:
  • عفو و گذشت از حقوق شخصی، موجب عزت و بزرگی انسان می‌شود و از نشانه‌های جوانمردی است.
  • انسان عادل کسی است که به مردم ظلم نمی‌کند، اما انسان جوانمرد (بزرگ) کسی است که از ظلم دیگران می‌گذرد و حتی طلبکاری نمی‌کند.
  • یکی از راه‌های دفع شر دشمن، برخورد با خوش‌رویی، احترام ظاهری و تحیت گفتن به اوست.