بیانات استاد احمد عابدی به مناسبت
رحلت آیتﷲ مصباح یزدی(رضوان ﷲ علیه)
بیانات استاد احمد عابدی به مناسبت رحلت آیتﷲ مصباح یزدی (رضوان ﷲ علیه) در ابتدای درس خارج فقه حرم مطهر شنبه ۱۳ دی ماه ۹۹
– مبارزه علمی آیتﷲ مصباح یزدی (رضوان ﷲ علیه) با افکار و عقاید التقاطی زمان پهلوی
– ارادت خاص به علامه طباطبائی(رضوان ﷲ علیه)
– خدمات فکری و علمی ایشان
– مجسمه تقوی
آیتﷲ مصباح خیلی به حوزه و به جامعه و به فکر و اندیشه تشیع خدمت کرد. بسیاری از شما قبل از انقلاب را ندیدهاید و نمیدانید از جهت فکری چه وضعی بود. افکار کمونیستها یا تودهایها و بالاتر از همه افکار التقاطی هم در جامعه و هم در حوزه خیلی زیاد بود، چیزی که تقریباً سمبل مبانی فکری منافقین است. آیتﷲ مصباح قبل از انقلاب که کمتر این مسائل مطرح بود به مبارزه با افکار التقاطی پرداخت.
آقای مصباح با کسانی که کتاب مینوشتند یا سخنرانی میکردند و در قالب معارف اسلامی همه مبانی فکری شیعه را زیر سؤال میبردند، مبارزه کرد و همین مبارزات باعث شد که خیلیها با ایشان مخالف بودند و نسبتهای ناروایی به ایشان میدادند درحالیکه آقای مصباح مروج فکر اصیل و بیآلایش مذهب شیعه بود.
آیتﷲ مصباح از استادان بزرگی استفاده کرد که همه آنها هم فقیه بودند و هم فیلسوف بودند و هم استاد اخلاق بودند. افرادی مثل آیتﷲ بروجردی و امام خمینی و علامه طباطبایی و آیتﷲ بهجت که یک فکر منسجم عقلی را ارائه میکردند.
شهید صدر کتابی به اسم فلسفتنا نوشت و بعد میخواست کتابی به اسم مجتمعنا بنویسد ولی به اصرار طلبهها ابتدا اقتصادنا نوشت. علتش هم این بود که تفکر کمونیستها مخصوصاً در عراق خیلی زیاد و قوی بود. به این خاطر اقتصادنا و فلسفتنا را نوشت و مجتمعنا که ضروریتر بود و کمتر دربارهاش چیزی گفتهشده ننوشت. آیتﷲ مصباح تدریس این کتابها را قبل از انقلاب شروع کرد. وقتی علامه طباطبایی بدایه و نهایه را نوشت، اولین کسی که بدایه را تدریس کرد آیتﷲ امینی بود و اولین کسی که نهایه را تدریس کرد آیتﷲ مصباح بود و در درسها و نوشتههای خود دو چیز را واضح نشان داد، درعینحال که نهایت احترام را برای علامه طباطبایی قائل بود و خیلی زیاد دیده بودم که آیتﷲ مصباح ارادت خاص به علامه طباطبایی داشت، شاید تعبیر خوبی نباشد ولی آقای مصباح در برابر علامه عین یک عبد ذلیل بود یعنی اینقدر خودش را خاضع و فروتن و تسلیم در برابر علامه طباطبایی میدید و در عمل اینگونه بود و در اندیشه هم فکر نمیکنم علامه طباطبایی چیزی گفته باشد مگر اینکه آقای مصباح به آن نقد وارد کرده است؛ یعنی از نظر اندیشه آزاداندیش بود و استدلالی فکر میکرد و دنبال برهان بود و تسلیم حرف کسی نبود و از نظر عمل خاضع بود؛ و این درس بزرگی برای همه ماست.
بههرحال آیتﷲ مصباح به گردن جامعه حق زیادی دارد در جهت سالم بودن و ترویج فکر اصیل و اینکه افکار وارداتی و غربی در اندیشه مسلمانان وارد نشود درحالیکه خیلی اعتقاد داشت که باید با افکار دیگران آشنا بود.
موسسه درراه حق و مدرسه حقانی و بنیاد باقرالعلوم و موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی نشاندهنده آن است آقای مصباح یک فکر تشکیلاتی داشت و خیلی جامعنگر بود و به افکار روز دنیا آشنا بود. علامه طباطبایی برای اینکه با افکار روز آشنا باشد معمولاً جلساتی که در تهران با بعضی فیلسوفان غربی داشت از قم با کهولت سن و ضعفی که داشت میرفت، ولی آقای مصباح افراد مختلف را به قم میآورد و با اینها گفتگو و مناظره میکرد و واقعاً ایشان با این افکار جدید خصوصاً در فلسفه اخلاق یا مسائل مربوط به جامعهشناسی خیلی تسلط داشت و اگر کسی کتابهای آقای مصباح را خوانده باشد میبیند چقدر تفاوت بین فکر ایشان و فکر شهید مطهری وجود دارد مخصوصاً در نظراتی که درباره جامعه و اصالت جامعه و این چیزها هست.
ایشان هم درزمینهٔ قرآن هم درزمینهٔ فلسفه هم درزمینهٔ اخلاق خیلی کارکرد و فکر عالی و مستقیمی داشت و حقیقتاً خیلی در موضوع اخلاق کارکرده بود و سمبل اخلاق و مجسمه تقوا بود. انشاء ﷲ خداوند ایشان را با اولیای خودش محشور کند و این زحماتی که ایشان برای انقلاب و برای تثبیت نظام جمهوری اسلامی و ولایتفقیه کشیده ذخیره آخرت این بزرگوار است.