بیانات اخلاقی استاد احمد عابدی درباره
غضب یا خشم (جلسه سوم)، اعتدال در غضب
آثار غضب در جسم و روح، اثر اصلی غضب
چهارشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۱، حرم مطهر حضرت معصومه سلام ﷲ علیها
- اعتدال در غضب
- صراط چیست و رابطه آن با غضب
- کسی که به فکر خدا و آخرت باشد، عصبانی نمیشود.
- داستان احنف بن قیس
- آثار غضب در روح انسان
- جابجایی فضائل و رذائل در انسان عصبانی
در بعضی از کتابهای اخلاق میگویند: منظور از «صراط» که از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر است، یعنی همان غضب، که از شمشیر برندهتر و از مو هم باریکتر است، اینکه انسان بفهمد کجا جای غضب بوده و کجا جای غضب نیست و بتواند خودش را کنترل کند.
اگر کسی غضبش معتدل باشد این همانی است که کالبرق الخاطف از صراط عبور میکند. کسی که نداند کجا باید غضب کند، او در اختیار غضب است نه اینکه غضب در اختیار او باشد. این همان است که از صراط به جهنم میافتد.
زمانی یک جایی دیدم آقایی (در روایات اسم او احنف ابن قیس است) یک عالم اخلاقی بود. دو نفر باهم شرط بستند که کدام یک از ما دونفر میتوانیماین عالم اخلاق را عصبانی کنیم. یکی هر کار کرد نتوانست او را عصبی کند دیگری گفت: من میتوانم او را عصبانی کنم و شرط را میبرم. این نفر دوم آمد به احنف ابن قیس گفت:
فلانی امروز شما را برای صرف ناهار دعوت کرده به من گفته که شما را خبر کنم. احنف ابن قیس رفت در آن خانه را زد و
صاحب خانه آمد گفت: نه ما کسی را دعوت نکرده بودیم هرکس گفته، بیخود گفته است.
احنف ابن قیس برگشت و گفت: من رفتم آنجا خبری نبود. مرد گفت: نه… الان دوباره دعوتتان کردند. احنف دوباره رفت و صاحب خانه گفت: اصلا ما کسی را دعوت نکردیم و احنف برگشت.
این بابا برای بار سوم گفت: نه آقا دعوتت کردند، الان من خودم هم همراه شما میآیم که بریم ببینیم دعوتت کردند یا نه؟
اینبار آن مرد همراه احنف به در خانه رفتند و صاحبخانه گفت: نه بابا من کسی را دعوت نکرده بودم.
باز دفعه چهارم پنجم تا ده بار، ده بار حنف ابن قیس رفت به در آن خانه و برگشت اما هیچ ناراحت نشد، آخرش گفت: خب امروز قسمت نبود یک ناهار مجانی بخوریم.
آن آقا گفت: من میخواستم تو را اذیت کنم و ببینم عصبانی میشوی یا نه؟
احنف ابن قیس گفت: ببین ما ده بار رفتیم درِ آن خانه و برگرداندند این که سهل است، اگر ۱۰۰ بار دیگر هم میرفتم و برمیگرداندند من عصبانی نمیشدم.
آن مرد گفت: عجب پس تو را صد بار هم اینطوری اذیت کنند عصبانی نمیشوی؟
احنف: بله عصبانی نمیشوم.
مرد: عجب اخلاق خوبی داری
احنف گفت: نه چه اخلاقی، تازه شدم مثل یک سگ، به سگ صد بار هم بگی برو میرود، و بهش بگویی بیا، دوباره میاد، هیج کاری که نداشته باشد بهش بگویی برو میرود… صد بار میرود و میآیدهیچوقت هم عصبانی نمیشود.
اینها که ملاک عصبانیت نیست یک کسی به مالک اشتر گفت: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟
مالک اشتر گفت: اگر از صراط عبور کردم و رفتم بهشت، ریش من بهتر است و اگر از صراط افتادم در جهنم، دم سگ از ریش من بهتر است.
به عبارت دیگر یعنی: اگر کسی به فکر آخرت و جهنم باشد عصبانی نمیشود اگر کسی خدا و قیامت را فراموش کند زود عصبانی میشود.
عصبانیت یک آثاری در جسم دارد و یک آثاری در روح آدم دارد. میگویند: یک وقتی عصبانی میشوید اگر یه نفر با موبایل خود عکس شما را بگیرد بعد نشان شما دهد بگوید این قیافهٔ شماست موقعی که عصبانی بودید. . جسم انسان عکس العمل روح انسان است.
این حالا یک بحث فلسفی دارد که حالا با آن کار ندارم ولی این که آدم سرخ میشود و چشمهایش از حدقه میزند بیرون و دهنش کف میکند و نمیفهمد که چه میگوید، کلماتش مدام بریده بریده است نظم ندارد و کنترل کلامش را از دست میدهد این آثار غضب روی کلام انسان است.
اما مهم آثار غصب در روح انسان است. آدمی که عصبانی مزاج است آدمی که غضب میکند اولا چنین کسی یک اثر در روحش این است که این آدم حسود میشود این آدم حقد و کینه پیدا میکند.
از همه بدتر، آدمی که عصبانی مزاج است اذیت شدن مردم خوشحالش میکند و از خوشحالی مردم ناراحت میشود و این خیلی صفت بدی است که کسی وقتی ببیند مردم در رنج قرار میگیرند خوشحال شود، وقتی مردم خوش هستند ناراحت شود.
یعنی اصلا خوب را بد میبیند، بد را خوب میبیند، یعنی ارزشها در این آدم عوض شده خوب و بد جایش عوض شده است. آدم عصبانی مزاج مهمترین آثارش در روحش این است که فضائل و رذائل در او جابجا میشود؛ دروغ گفتن بر او خوب میشود راست گفتن میشود بد. وفای به وعده بد میشود خلف به وعده خوب میشود این اثر اصلی غضب است که خیلی اثر بدی است.